قدم بعدی در پروسۀ ما، بخشی به نام آسان_معمولی_دشوار بود. ما افراد مختلفی در تیممان داشتیم که برخی از حیث تکنیکی نسبت به باقی برتر بودند. بعضی اوقات درک این موضوع برای مردم سخت بود که انجام دادن ایدهشان چقدر آسان یا دشوار است. بنابراین از پروسۀ «آسان_معمولی_دشوار» استفاده میکردیم که مسئول بخش فناوری وظیفه آن را برعهده داشت؛ جایی که آنها به هر ایده امتیاز میدادند.